www.eshgh.ir1.ir خوش آمدید **** نبودن را در یادت لحظه ای می کشم عاشق - دیگر زمانه زمانه مجنون نیست!!!
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عاشق - دیگر زمانه زمانه مجنون نیست!!!

 

 ● قربونت برم خدا چهقدر غریبی رو زمین!!!! شنبه 86 فروردین 4 - ساعت 11:58 صبح

نامه سوخته های: عاشق

 

 MySpace Layouts        یارب           MySpace Layouts

 

 

                                    بی گناه!!!بی عشق...

دلم گرفت .......

            آسمان گریست........

                               زمین ناله کرد........

                                                خدای من .........

                                                            او رفت بی خدا حافظی.......

دلم می گرید امشب آسمان می نالدامشب...غریبگی را به دادگاه می کشانم....که مرا در پس یک لبخند یواشکی پشت دیواری  کتک زد......روبه قاضی می نالم از رسم غریبی و بی کسی......نمی دانم در دیار آشنایانم خواهم گریست.......آیا قطرهای اشک به کلبه ی قلبم اصابت می کند .....آیا او هم احساس می کند ....دیگر از وجودش آگاه نبودم..وجود دارد؟ هستی و نیستیش مرا یکسان شده بود.

 آری در دیار بیگانگانم دل ها می میرند ... نفرین بر جسم که فانیست..نفرین برغربت که دل را می کشد..احساس احساس مرده.... بخشش نیست شده...

دیگر روز میعاد من مرده ...روزهای زیبا دیگر مرده..

                                                                       عید رو همه ندارند

 

                                   عیدی مثل زدن زیره گرییه مادری در پشت پره از شرم نداشتن پولی که به کودک بدهد                         عید روز ظلت بار و پراز درد برای پسرکی با نگاه بغض زده .. دخترکی که سر سفره هفت سینش هفت غم خانه کرده   

 

                                                   ایامردانگی زنده است..ایا دینداری برپاست!!!

ایا راه عشق حسین (ع) اینگونه است ...خدا کجاست یاس میخوام بگم مردمارو ببین  آقا دیگه خدا غریبه روزمین نمی خوای بیای                                           

 

Image hosting by TinyPic                 Image hosting by TinyPic                      Image hosting by TinyPic

                                         از آشنایان.........

عشق ایستادن زیر باران و خیس شدن با هم نیست. عشق آن است که یکی چتر شود و دیگری هرگز نفهمد که چرا خیس نشد

 

 

 

خدا حافظ همین حالا  همین حال که من تنهام خدا حفظ به شرطی که بفهمی تر شده چشمام خدا حافظ کمی غمگین به یاد اون همه تردید به یاد آسمونی که منو از چشم تو میدید اگه گفتم خدا حافظ نه این که رفتنت سادست نه این که میشه باور کرد دوباره آخر جادست خداحافظ واسه اینکه نبندی دل به رویاها بدونی بی تو و با تو همین رسم این دنیا خداحافظ خدا حافظ .... همین حالا خدا حافظ

 

 

 

به زیر باران می روم تا ناله های دلم باناله های باد یکی شود و کسی شاهد شکستن روح خسته ام نباشد.... به زیر باران می روم تا ناله های دلم باناله های باد یکی شود و کسی شاهد شکستن روح خسته ام نباشد....

 

 

 

دلم همچو آسمان، پر از ابرهای بارانی است، ای کاش دلم امشب بگرید، شاید که بغض عشق در چشمانم بشکند

خدایا او را که در تنها ترین تنهاییم تنهای تنهایم گذاشت در تنها ترین تنهاییش تنهای تنهایش نگذا

 

 

یکی بود یکی نبود اون که بود تو بودی اون که تو قلب تو نبود من بودم یکی داشت یکی نداشت اون که داشت تو بودی اون که جز تو کسی رو نداشت من بودم یکی خواست یکی نخواست اون که خواست تو بودی اون که نخواست از تو جدا بشه من بودم یکی رفت یکی نرفت اون که رفت تو بودی اون که بجز تو دنبال هیچکی نرفت من بودم

 

 

 

: هیچ وقت

هیچ وقت نقاش خوبی نخواهم شد

امشب دلی کشیدم

شبیه نیمه سیبی Image hosting by TinyPic                       MySpace Layouts

که به خاطر لرزش دستانم                          

در زیر آواری از رنگ ها

ناپدید ماند

 

عشق چیست؟ حدیثی است که با نگاه آغاز می شود با لبخندی شیرین می شود با بوسه ای به اوج می رسد وبا اشکی پرازاندوه به پایان می رسد

می دونی قشنگی راه رفتن زیر بارون چیه این که هیچ کس نمی تونه اشکاتو ببین تا نگاه می کنی وقت رفتن فرا می رسد ...

 

قصه ی من وتو غصه ی گل وتگرگ ترس بی تو زنده بودن ترس لحظه های مرگ ای برای با تو بودن باید از بودن گذشتن سر به بیداری گرفته ذهن خواب آلوده ی من همیشه میون قاب خالی درهای بسته طرح اندام قشنگت پاک و رئیایی نشسته کاش می شد چشمام ببین طرح اندام تو داره زنده میشه جون میگیره پاتوی اتاق میذاره غنچه ی سفید مریم با نوازش تو واشه کاش می شد اما نمیشه نمیشه بیای دوباره

 

آه اگر باز بسویم آئی دیگر از کف ندهم آسانت ترسم این شعله سوزنده عشق آخر آتش فکند برجانت.

 

 

Image hosting by TinyPic                                Image hosting by TinyPic

 

****************************

نیکی و بدی...
لئوناردو داوینچی موقع کشیدن تابلو "شام آخر", دچار مشکل بزرگی شد: می بایست "نیکی" را به شکل عیسی" و "بدی" را به شکل "یهودا" یکی از یاران عیسی که هنگام شام تصمیم گرفت به او خیانت کند, تصویر می کرد. کار را نیمه تمام رها کرد تا مدل های آرمانی اش را پیدا کند.
روزی دریک مراسم همسرایی, تصویر کامل مسیح را در چهرة یکی از جوانان همسرا یافت. جوان را به کارگاهش دعوت کرد و از چهره اش اتودها و طرح هایی برداشت.سه سال گذشت. تابلو شام آخر تقریباً تمام شده بود ؛ اما داوینچی هنوز برای یهودا مدل مناسبی پیدا نکرده بود.
کاردینال مسئول کلیسا کم کم به او فشار می آورد که نقاشی دیواری را زودتر تمام کند. نقاش پس از روزها جست و جو , جوان شکسته و ژنده پوش مستی را در جوی آبی یافت. به زحمت از دستیارانش خواست او را تا کلیسا بیاورند , چون دیگر فرصتی برای طرح برداشتن از او نداشت. گدا را که درست نمی فهمید چه خبر است به کلیسا آوردند, دستیاران سرپا نگه اش داشتند و در همان وضع داوینچی از خطوط بی تقوایی, گناه و خودپرستی که به خوبی بر آن چهره نقش بسته بودند, نسخه برداری کرد.
وقتی کارش تمام شد گدا, که دیگر مستی کمی از سرش پریده بود, چشمهایش را باز کرد و نقاشی پیش رویش را دید, و با آمیزه ای از شگفتی و اندوه گفت: "من این تابلو را قبلاً دیده ام!" داوینچی شگفت زده پرسید: کی؟! گدا گفت: سه سال قبل, پیش از آنکه همه چیزم را از دست بدهم. موقعی که در یک گروه همسرایی آواز می خواندم , زندگی پراز روًیایی داشتم, هنرمندی از من دعوت کرد تا مدل نقاشی چهرة عیسی بشوم!."
می توان گفت: نیکی و بدی دورروی یک سکه هستند ؛ همه چیز به این بسته است که هر کدام کی سر راه انسان قرار بگیرند.”

 

Image hosting by TinyPicپائولو کوئیلو

 

 

 

 

 


 

مهر شما در دل من عاشق عاشق صفت( )

 

 

 

 ● خوشا دل بزرگ مردان.......... جمعه 86 فروردین 3 - ساعت 10:25 صبح

نامه سوخته های: عاشق

MySpace Layouts

MySpace Layoutsهدیه الهی...MySpace Layouts

 

مدت زمانی پیش در یکی از اتاقهای بیمارستانی دو مرد که هر دو حال وخیمی داشتند بستری بودند.یکی از آنها اجازه داشت هر روز بعداز ظهر به مدت یک ساعت به منظور تخلیه ششهایش از مایعات روی تختخواب کنارتنها پنجره اتاق بنشیند.

اما مرد دیگر اجازه تکان خوردن نداشت و باید تمام اوقات به حالت دراز کش روی تخت قرار گرفته باشد.  

دو مرد برای ساعاتی طولانی با هم حرف می زدند،از همسرانشان؛خانه وخانواده شان؛شغل و دوران خدمت سربازی و تعطیلاتشان خاطراتی برای هم نقل می کردند.

هر روز بعد از ظهر مرد کنار پنجره که اجازه داشت یک ساعت بنشیند؛برای مرد دیگر تمام مناظر بیرون را همان طور  که می دید تشریح می کردو آن مرد هر روز به امید آن یک ساعت که می توانست دنیای بیرون و رنگهایش را در فکر خود تجسم کند به سر می برد.

 پنجره مشرف به یک پارک سرسبز است  با دریاچه ای طبیعی که چند قو و اردک در آن شنا می کنندو بچه ها نیز قایق های اسباب بازی  خود را در آب شناور کرده و بازی میکنند.چند زوج جوان دست در دست هم از میان گل های زیبا و رنگارنگ عبور می کنند .منظره زیبای شهر زیر آسمان آبی در دور دست به چشم می خورد و...

در تمام مدتی که مرد کنار پنجره این مناظر را توصیف می کرد؛ مرد دیگر با چشمان بسته در ذهن خود آن طبیعت زیبا را تجسم می کرد.در یک بعد از ظهر گرم مرد کنار پنجره رژه سربازانی که از پایین پنجره عبور می کردند را برای مرد دیگر شرح دادو مرد دیگر با باز سازی آن صحنه ها در ذهن خود؛انگار که واقعاّ آن اتفاقات و مناظر را می دید.

روزها وهفته ها گذشت.....

یک روز صبح زمانی که پرستار وسایل استحمام را برای آنها به اتاق آورده بود؛ متاسفانه با بدن بی جان مرد کنار پنجره روبرو شد که در کمال آرامش به خواب ابدی فرو رفته بود؛سراسیمه به مسئولان بیمارستان اطلاع داد تا جسد مرد را بیرون ببرند   پس از مدتی همه چیز به حال عادی بازگشت مردی که روی تخت دیگر بستری بود از پرستار خواهش کرد که جای او را تغییر داده و به تختخواب کنار پنجره منتقل شود پرستار که از این تحول در بیمارش خوشحال بود این کار را انجام داد؛و از راحتی و آسایش بیمار اطمینان حاصل کرد مرد به آرامی و تحمل درد و رنج بسیار خودش را کم کم از تخت بالا کشید تا بتواند از پنجره به بیرون و دنیای واقعی نگاه کند به آرامی چشمانش را باز کرد ولی روبروی پنجره تنها یک دیوار سیمانی بود.

مرد بیمار تعجب زده از پرستار پرسید: چه بر سر مناظر فوق العاده ای که مرد کنار پنجره برای او توصیف می کرد آمده است؟

.پرستار پاسخ داد: اوچگونه منظره ای را برای تو وصف کرده است در حالی که خودش نابینا بود؟او حتی این دیوار سیمانی را نیز نمی توانسته که ببیند. شاید او تنها می خواسته  است که تو را به زندگی امیدوار کند.

موهبت عظیمی است که بتوانیم به دیگران شادی ببخشیم علیرغم این که خودمان در زندگی رنج ها و سختی های زیادی را تحمل می کنیم.در میان گذاشتن مشکلات زندگی با دیگران شاید کمی از رنج ما بکاهد اما زمانی که شادی ها تقسیم شوند.اثری مضاعف را خواهد داشت.

 MySpace Layouts                                               MySpace Layouts

 


 

مهر شما در دل من عاشق عاشق صفت( )

 

 

 

 ● راز حلقه... جمعه 86 فروردین 3 - ساعت 10:18 صبح

نامه سوخته های: عاشق

MySpace Layouts               حلقه             MySpace Layouts

چرا حلقه ازدواج باید در انگشت چهارم قرار بگیرد؟


مراحل زیر را به ترتیب انجام دهید . تا معجزه ای شگفت انگیز را  متوجه شوید.(این مطلب برگرفته از اساطیر چینی است)

1ف دو دستتان را روبروی هم قرار دهید و  دو انگشت میانی دست های چپ و راستتان را پشت به پشت هم بچسبانید.

2-- ابتدا ک چهار انگشت باقی مانده را از نوک آنها به هم متصل کنید.

3- به این ترتیب تمامی پنج انگشت به قرینه شان در دست دیگر متصل هستند.

4- سعی کنید انگشتان شست را از هم جدا کنید. انگشت شست نمایانگر والدین است. انگشت های  شست می توانند از هم جدا شوند زیرا تمام  انسان ها روزی می میرند . به این صورت والدین ما روزی ما را ترک خواهند کرد.

5- لطفا مجددا انگشت های شست را به هم متصل کنید . سپس سعی کنید انگشت های دوم را از هم جدا نمائید. انگشت دوم (انگشت اشاره ) نمایانگر خواهران و برادران هستند. آنها هم برای خودشان همسر و فرزندانی دارند. این هم دلیلی است که انها ما را ترک کنند.

6- اکنون انگشت های اشاره را روی هم بگذارید و انگشت های کوچک را از هم جدا کنید. انگشت کوچک نماد فرزندان شما است. دیر یا زود آنها ما را ترک می کنند تا به دنبال زندگی خودشان بروند.

7- انگشت های کوچک را هم به روی هم بگذارید. سعی کنید انگشت های چهارم (همان ها که در آن حلقه ازدواج را قرار می دهیم) را از هم باز کنید. احتمالا متعجب خواهید شد که می بینید به هیچ عنوان نمی توانید آنها را از هم باز کنید. به این دلیل که آنها نماد زن و شوهری هستند که برای تمام عمر به هم متصل باقی می مانند.

 عشق های واقعی همیشه و همه جا به هم متصل باقی می مانند.

شست نشانه والدین است .
انگشت دوم خواهر و برادر
.
انگشت وسط خود شما
.
انگشت چهارم همسر شما
.
و انگشت آخر هم نماد فرزندان شما است
.

 


 

مهر شما در دل من عاشق عاشق صفت( )

 

 

 

 ● اه پنج شنبه 86 فروردین 2 - ساعت 5:54 عصر

نامه سوخته های: عاشق

MySpace Layouts      الله ا کبر    MySpace Layouts

 

روزگار من ...........

دنیای من...............زندگی من..........همشه مثل انتظاربرای یه نفس  با یار کشیدن..................

مثل با تو بودن...مثل غرق در مرداب عشق....مثل بی تو مردن .........مثل ..هیچ کس.............................. 

هر روزمن خیره به خورشید که چرا از پشت کوه میاد وبه اون جام بر می گرده

یه روز زدمو رفتم پشت کوه دنیای رو دیدیم که تا حالا ندید بودم گل های قشنگ درختای سر به فلک کشیده

میون اون همه زیبای گفتم خدا جای یارم اینجا خالی یه دفه همه زیبای ها رفتندو مردند ازشون موند یگل کوچیک....

گفتم چرا این جوری شد گفت همهد گلها ودرختا به زیبای خودشون می بالیدن تا که اسمه معشوق تورو شنیدن عاشق کم اوردنو مردن گفتم تو چرا نمردی گفت من غلام عشقتم ...

        Image hosting by TinyPic                                                 MySpace Layouts


 

مهر شما در دل من عاشق عاشق صفت( )

 

 

 

 ● شروع.......... پنج شنبه 86 فروردین 2 - ساعت 2:35 عصر

نامه سوخته های: عاشق

MySpace Layouts     شهر من!!!             MySpace Layouts

شهرت شهری را شنیدم ز مهمان نوازی به در آن شهر چو برسیدم !!! ز شخصی پرسیدم چه گونه اند گفت چه گفتم مردمانش گفت بس مهمان نواز که غریبی را زذر خانه اشان می رانند

              قصه غم عاشق

یه خونه با یه مرد عاشق!!!!!

خونه پراز مهرو صفا بود....

چراغ اون خونه روشن بود مثل خورشید واسه روز.....!!!؟؟؟

حالا اون خونه یه ویرونه شده

اون آدم دیونه شوده ؟؟؟.......!

حالا یه ویرونه بایه دیونه ...

گوش کن قصه من عاشق..

روزروزگاری بود ...

پسرک با دل پاکش  عاشق یه دختر نا پاک شد..!!!!!!!

اشکاش اخ اشکاش زمین زمانو به وجه آورد اگه اشکش روی سنگ میریخت سنگ از شرمش اب می شود ... اما دل دخترک جواب نمی داد..................

اخرش اشکاشو رو دیوارای اون خونه ریخت حالا اون خونه یه یرونه شده اون پسر یه دیونه شده........

اونویرونه شهر منه اون دیونه خود منه

 

Image hosting by TinyPic

من....غروب...پایز...    تو ....مرگ....زمستون....    من...نیاز...    تو... گناه...            من عاشق    تو شیطان هوس

Image hosting by TinyPic

شب است و می در ساغرو .....

Image hosting by TinyPic


 

مهر شما در دل من عاشق عاشق صفت( )

 

 

 

 ● خودت بگو....... سه شنبه 85 اسفند 29 - ساعت 3:20 عصر

نامه سوخته های: عاشق

Summer’s BlushCheery Morning BouquetOrange  Elegance BouquetMoonlit  SnowflakesMorning Sun Splash

 

درد محبت

درد محبت، درمان ندارد
راه مودت، پایان ندارد

از جان شیرین ممکن بود صبر
اما ز جانان امکان ندارد

آن را که در جان عشقی نباشد
دل بر کن از وی کو جان ندارد

ذوق فقیران خاقان نیابد
عیش گدایان سلطان ندارد

ای دل ز دلبر پنهان چه داری
دردی که جز او درمان ندارد

باید که هر کو بیمار باشد
درد از طبیبان پنهان ندارد

در دین خواجو مؤمن نباشد
هر کو به کفرش ایمان ندارد

 Sweet Summer Splash BasketRed Rose SensationsLa Bella RosaHarvest SunsetsSnowflakes and Cream Bouquet

در عالم وحدت

مرغ جان را هر دو عالم آشیانی بیش نیست
حاصلم زین قرص زرین نیم نانی بیش نیست

از نعیم روضه‌ی رضوان غرض دانی که چیست
وصل جانان، ورنه جنت بوستانی بیش نیست

گفتم از خاک درش سر بر ندارم بنده‌وار
باز می‌گویم سری بر آستانی بیش نیست

آن‌چنان در عالم وحدت نشان گم کرده‌ام
کز وجودم این‌که می‌بینی نشانی بیش نیست

چند گویم هر نفس کاهم ز گردون درگذشت
کاسمان از آتش آهم دخانی بیش نیست

گفتمش چشمت به مستی خون جانم ریخت گفت
گر چه خون‌خوارست آخر ناتوانی بیش نیست

گر به جان قانع شود در پایش افشانم روان
کان‌چه در دستست حالی نیم جانی بیش نیست

یک زمان خواجو حضور دوستان فرصت شمار
زان‌که از دور زمان فرصت زمانی بیش نیست

 

 


 

مهر شما در دل من عاشق عاشق صفت( )

 

 

 

 ● عشق!!!! شنبه 85 اسفند 26 - ساعت 11:24 صبح

نامه سوخته های: عاشق

وقتی هستی نیستم , وقتی نیستی هستم , وقتی هستم نیستی, وقتی نیستم هستی ای همه ی نیست شده ی هستی من, هستی من نیست می شود وقتی تو نیستی

 

می گن شمشیر تیز همه چیزو دو تا می کنه بنازم که شمشیر عشق دو تا رو یکی می کنه

 

 

عشق یعنی مستی و دیوانگی /عشق یعنی با جهان بیگانگی/ عشق یعنی شب نخفتن تا سحر /عشق یعنی سجده ها با چشمان تر/ عشق یعنی سر به دار آویختن/ عشق یعنی اشک حسرت ریختن/ عشق یعنی در جهان رسوا شدن/ عشق یعنی مست و بی پروا شدن/ عشق یعنی سوختن یا ساختن/ عشق یعنی زندگی را باختن / عشق یعنی انتظار و انتظار /عشق یعنی هرچه بینی عکس یار /عشق یعنی دیده بر در دوختن/ عشق یعنی در فراقش سوختن /عشق یعنی شعله بر خرمن زدن/ عشق یعنی رسم دل بر هم زدن/ عشق یعنی لحظه های التهاب

 

 

غروب شد خورشید رفت. آفتابگردان دنبال خورشید میگشت ناگهان ستاره ای چشمک زد آفتابگردان سرش را پایین انداخت. آری.... گلها هیچوقت خیانت نمیکنند

 

 

در عرض یک دقیقه میشه یک نفر رو خرد کرد در یک ساعت میشه یکی رو دوست داشت و در یک روز میشه عاشق شد ، ولی یک عمر طول می کشه تا کسی رو فراموش کرد..... زندگی سه چیز است : اشکی که خشک می شود لبخندی که محو می شود یادی که می ماند و فراموش نمی شود

 

 

تو من دوستم نداری میدونم /تو زیاد خاطر خواه داری می دونم/ می دونم دلت برام تنگ نمی شه /می دونم منو نخواستی همیشه /اما من همیشه تنگ دلم برای تو /همیشه عاشقتم به جون تو/ هر چی هست دارو ندارم مال تو /عشق زیبائی که دارم مال تو /اگه جونمو بخوای برات بدم تو بی تعارف بگو جونم مال تو

 

 

zemestun bahanast , barf az asemon khaste mishe , paeez bahanast , barg az derakht sir mishe , offam bahanast , delam barat tang mishe.........

 

 

 

 

I LOVE YOU

bi to na omoor jahan lang mishe , na beine zamin o asemoon jang mishe,na kooh ab mishe na ab sang mishe,faghat dele man barat tang mishe
 
 

 

 

 

 

دوستت می دارم اگرچه می دانم دوست داشتن گناه است عاشقت هستم گرچه می دانم عشق هم آخر دوزخی دارد می پرستمت گرچه می دانم پرستش کار کافران است

 

 

آلبرت انیشتین می گه : عشق مثل ساعت شنی می مونه همزمان با اینکه قلبتو پر می کنه مغز تو خالی می کنه

 

 

دوستت دارم چون تنهاترین ستاره ای زندگی منی دوستت دارم چون تنهاترین مصراع شعر منی دوستت دارم چون تنهاترین فکر تنهایی منی دوستت دارم چون زیباترین لحظات زندگی منی دوستت دارم چون زیباترین رویای خواب منی دوستت دارم چون زیباترین خاطرات منی دوستت دارم چون به یک نگاه عشق منی

 

 

چقدر عجیبه : تا وقتی مریض نباشی کسی برات گل نمیاره تا فریاد نزنی کسی به سویت باز نمیگرده تا گریه نکنی کسی نوازشت نمیکنه تا قصد رفتن نکنی کسی به دیدنت نمیاد و تا وقتی که نمیری کسی تو رو نمیبخشه

 

 

خیانت تنها این نیست که شب را با دیگری بگذرانی ... خیانت میتواند دروغ دوست داشتن باشد ! خیانت تنها این نیست که دستت را در خفا در دست دیگری بگذاری ... خیانت میتواند جاری کردن اشک بر دیدگان معصومی باشد

 

 

آنکس که می گفت دوستم دارد عاشقی نبود که به شوق من آمده باشد رهگذری بود که روی برگهای خشک پاییزی راه می رفت صدای خش خش برگها همان آوازی بود که من گمان می کردم میگوید: دوستت دارم

 

 

داشتم فکر می کردم به ماندن و رفتنت، نفهمیدم چه شد ... دیدم رفته ای! ... بعد یک دفعه دلم خواست همه ی باورهای تلخم را بریزم دور؛ "عشق در نرسیدن است. با وصل، عشق می میرد." نفرین به باورهایم! بعد یک دفعه دلم خواست همه ی فاصله ها را پاک کنم؛ "همیشه فاصله ای هست" نفرین به فاصله! . . . بعد نگاه کردم دیدم، چه تنها شده ام. دیدم چه قدر دلم هوایت را کرده است.

 

امروز روز جهانی بلایای طبیعی است روزت مبارک "بلا"

 

عشق، آمپول ب کمپلکس معرفت است

همیشه وقتی که گریه می کنی اونی که ارومت می کنه دوستت داره اما اونی که با تو داره گریه می کنه عاشقته

 


 

مهر شما در دل من عاشق عاشق صفت( )

 

 

 

 ● شعر پنج شنبه 85 اسفند 24 - ساعت 4:31 عصر

نامه سوخته های: عاشق

واسه فدای  تو  شدن من  که  همیشه  حاضرم دوست  داشتن  تو  مقدسه واسه  همین  دوست  دارم. شیرین ترین عبادت امید روز  اخرم  دوست  دارم.  وقتی  جای  خنده غم   میشینه  روی  لبم تشنه ای نوازشم  خسته  از  خسته گیام  وقتی  دستای  من گرمای  دستای  تو  رو  میخواد  وقتی  یه  لحظه خوشی  به  سراغم نمیاد  تو  میتونی غمام  رو  خوب  کنی تو  میتونی  گونه  های خیسمو پاک کنی تو  میتونی  تو  میتونی دلمو  شاد  کنی تو  میتونی  منو  از  درون  غم  ازاد  کنی تو  میتونی  ماه  همیشه  عاشق تو  همیشه  عاشقی تویی  که مساوی لذت دقیقهایی  به تن  مرده ای  من  تو  میتونی  جون  بدی  به  رگهای خشکیده ای  من  قطره  قطره  خون  بدی     تو  میتونی غمام  رو  خوب  کنی تو  میتونی  گونه  های خیسمو پاک کنی تو  میتونی  تو  میتونی دلمو  شاد  کنی تو  میتونی  منو  از درون  غم  ازاد  کنی  وقتی  شب  میرسه   اسمون  سیاه  میشه  غم  وغصه  تو  دلم  قد  یه  دنیا  میشه   منتظرت  میمنم  ای  خوبم  با  من  بمان  وسرود  ازدی  دلم  را  با  من  زمزمه  کن  ای.........................................  تقدیم  به  ...


 

مهر شما در دل من عاشق عاشق صفت( )

 

 

 

 ● عشق عشق عشق عشق سه شنبه 85 اسفند 22 - ساعت 1:27 عصر

نامه سوخته های: عاشق

عشق ...



عشق، سرطان دوست داشتن است.



عشق، عقد دائمی ما با غربت است.



عشق، شماره تلفنی است که سالها بدنبال آن می گردیم.



عشق، آمپول ب کمپلکس معرفت است.



عشق، اتوبانی است که تا ته ابدیت می رود.



عشق، آسانسور حیات بشر است. وای بحال کسی که توی این آسانسور گیر کند.



عشق، قند متافیزیکی است که در دل آدم آب می شود.



عشق، شب نامزدی ما با جدایی است.



عشق، نردبانی است که ما را از خود بالا می کشد.



عشق، همان فعل انفعالی است که در برابر گل سرخ به ما دست می دهد.



عشق، عزرائیل زیبایی است که با  رسیدن، جسم ما رامی گیرد و قبض روح راامضا می کند.



عشق، اولین آهی است که در آیینه کشیده ایم.



عشق، اولین حقوق ما از باجه معرفت است.



عشق،خرید وفروش پایاپای عاشق و معشوق است.



عشق، لک لکی است که روی درخت خاطرات ما لانه کرده  دارد.



عشق، مقصد نیست، بلکه مرکبی است برای رسیدن به مقصد.



عشق، تنها مهمانی است که بدون دعوت وارد میشود،کافیست درخانه قلب را بازبگذارید.



عشق، یک لحظه آرامش است و هزار لحظه گرفتاری.



عشق، بینایی را می گیرد و دوست داشتن می دهد.



عشق، صدای فاصله ها، فاصله هایی که غرق ابهامند.



عشق، تنها دردی است که بیماربدنبال علاج نیست، زیرا درد عشق برایش مطلوبتراز سلامتی است.



 

گرفتی عشق چیه؟؟؟؟؟

 

                                        
  
 
 

 


 

مهر شما در دل من عاشق عاشق صفت( )

 

 

 

 ● عکس دوشنبه 85 اسفند 21 - ساعت 9:26 عصر

نامه سوخته های: عاشق

 
Click to view full size image
 
Click to view full size image
 
Click to view full size image
 
Click to view full size image
 
Click to view full size image
 
Click to view full size image
 
Click to view full size image
 
Click to view full size image
 
Click to view full size image
 
Click to view full size image
 
Click to view full size image
 
Click to view full size image
 
 

 

 

 
 
Image hosted by allyoucanupload.com
 
 
Image hosted by allyoucanupload.com
 
 
Image hosted by allyoucanupload.com
 
 
Image hosted by allyoucanupload.com
 
 
Image hosted by allyoucanupload.com
 
 
Image hosted by allyoucanupload.com
 
 
Image hosted by allyoucanupload.com
 
 
Image hosted by allyoucanupload.com
 
 
Image hosted by allyoucanupload.com
 
 
Image hosted by allyoucanupload.com
 
 
Image hosted by allyoucanupload.com
 
 
Image hosted by allyoucanupload.com
 
 
Image hosted by allyoucanupload.com
 
 
Image hosted by allyoucanupload.com
 
 
Image hosted by allyoucanupload.com
 
 
Image hosted by allyoucanupload.com
 
 
Image
 hosted by allyoucanupload.com
 
 
Image hosted by allyoucanupload.com
 
 
Image hosted by allyoucanupload.com

 

 

 

 

 

 


 

مهر شما در دل من عاشق عاشق صفت( )

 

 

 

<      1   2   3   4   5   >>   >

 ● ْلیست کل یادداشت های این وبلاگ

ا غاز
[عناوین آرشیوشده]

 

 

 

 

یکشنبه 103 آذر 4

برای تعیین شهر خود روی کادر کلیک نمایید.
اعلام اوقات شرعی براساس ساعت
رایانه‌ی شما می‌باشد.
 

d خانه c

d شناسنامه c

d ایمیل c
 

 

سخن عاشق   

عاشق - دیگر زمانه زمانه مجنون نیست!!!

عاشق
عاشق تنها گریون خسته مجنون بی کس عاشق رسوا دیونه ترینم من کاشکی بی تو دنیا رو نبینم من....................

 

لوگوی سایت   

عاشق - دیگر زمانه زمانه مجنون نیست!!!

 

وضعیت من در یاهو


یــــاهـو

 

آوای عاشق   


 

جست‌و‌جو در متن سایت   


 

اشتراک در خبرنامه   


 

با ارسال فرم فوق می‌توانید از
به‌روز شدن سایت با‌خبر شوید.